یادداشت های شخصی یک طلبه ی دانشجو

حجت الاسلام مسعود مختاری خمینی

یادداشت های شخصی یک طلبه ی دانشجو

حجت الاسلام مسعود مختاری خمینی

۲ مطلب با موضوع «سبک زندگی» ثبت شده است

دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۳ ب.ظ

شبکه های اجتماعی تهاجم اجتماعی

تلگرام
جواب سوال کسانی است که این روزها نگاه های تعجب برانگیز و همراه با حسرت به افراد دور و برشون دارند و از خود میپرسند چی داخل گوشی این مردم است که تماما سرشون پایین و انگشتانشون در حال فشردن دکمه هاست .
آری !!!
پیرمردی که در وسط محیطی مثل متروی تهران ایستاده و به جوونایی که روی صندلی نشستند بدون اینکه متوجه شوند بزرگتری ایستاده و آنها نشسته اند نگاه میکند و آه حسرت داری می کشد و اگر فرد بغل دستی اش کمی همدردی کند پیرمرد زبان گشوده و شروع به درد دل می کند که کی زمان قدیم جوونا اینقد بی هنر بودن!؟ کی زمان قدیم اینقد بی احترامی زیاد بود!؟ اصلا همه چی عوض شده !؟
فراگیری این قصه ی پر غصه وقتی مشخص می شود که از طرف مراکز رسمی اعلام میشود استفاده مردم ایران از شبکه های اجتماعی 75 درصد است!!!!

تا کی قرار است دستگاه های مربوط به این جریان ها در خواب بمانند تا موج خراب کننده ی فضای مجازی اخرین خاکریز های ما را خراب کند.
ما کم اسیب ندیدیم از فضای مجازی آمار طلاق، ازدواج سفید، فرار از منزل،
چرا الان مسولین ما باید به فکر فیلترینگ تلگرام بیافتند؟
یکی از نحوه برخوردهای با تهاجم فرهنگی اینست که قبلا از اینکه ابزار تهاجم بیاید و رواج یابد باید مسئول و دستگاهای مرتبط آنرا شناسایی کند و نحوه برخورد با آن کارشناسی شود یه وقت نیاز است با هجمه فرهنگی تعامل شود ولی یک وقت نیاز است ویرایش شود اما یک وقت باید مانع ایجاد کرد تا این هجمه به کشور نرسد متاسفانه بعد از این همه استقبال از تلگرام الان به فکر فیلترینگ آن افتادند.
خب تلگرام فیلتر شود تکلیف بقیه شبکه ها چی ؟ مگر کم هستند که بخواهیم اقبال مردم را با فیلترینگ کم کنیم.شورای عالی فضای مجازی همینقدر توان تفکر و حل مسائل را دارد؟


محرم و نامحرم!!!

الان در هر مجموعه ای و اداره یا شرکتی گروهی تشکیل شده و تمام اعضا بدون در نظر گرفتن رابطه های شرعی هر حرفی یامطلبی را برای هم می فرستند و می خندند وگعده مجازی میگیرند

بعد آنوقت خانم وقت مشاوره می گیرد که همسرش با خانمی دیگر دوست شده ومعاشقه دارد و اقایان به دادسراها مراجعه می کنند که خانم هایشان را که با مردانی دوست شدند را طلاق دهند !
مگر شیطان با ما مردم عقد اخوت خوانده که در این گروهای مجازی و شبکه های مجازی اینقدر راحت باهم به بگو بخند می پردازیم.چقدراز خانم های تلگرام دار و عضو شبکه های اجتماعی دیگه عکس های بی حجابی و تحریک کننده شان برای پروفایلشون انتخاب کردند؟
خانمی که نماز میخواند خانمی که روضه می رود خانمی که کربلا و مشهد میرود عکس بی حجابش در صفحه پروفایلش چه میخواهد پس حد ومرزها چه می شود؟
یکی از ویژگی های که اهل کوفه داشتند همان هایی که در کربلا مقابل سیدالشهدا ایستاده بودند و موقع صحبت امام که خودش را معرفی میکرد و آنها کف می زدند و هلهله می کردند این بود که اهل ظلم و حق الناس بودند.
از مصادیق حق الناس فقط این نیست که مال یتیم بخوریم از مصادیق ظلم فقط این نیست که به کسی بزنیم و فرار کنیم. خانمی که یک مطلبش، عکس پروفایلش باعث تحریک و اذیت شدن جوانی بشود این ظلمه این حق الناسه و همین ظلم و حق الناس باعث می شود امام زمان در گودال قتلگاه پرپر بزند و این حماقت کوفی است که می شود گفت حماقت امام زمان کش.

نابودی صله رحم!!!
تو گروه خانوادگی جدای از اینکه اسیب های ذکر شده در بالا را دارد ما به فامیل پیام می فرستیم و احوال پرسی می کنیم پس صله رحم چه می شود ؟ مثلا وقتی عموی من می گوید چرا سری به ما نمیزنی همه ی ما بدون استثنا می گوییم سرمان شلوغ است نمیرسیم !!!
اره سرمان شلوغ است شلوغ به چی ؟ به تلگرام به تلویزیون به ماهواره به گعده به چرت و پرت گویی در مجازی یا حقیقی . اگر غیر اینهاست و واقعا سرمان شلوغ است پس کو مقالات علمی دانشجویان ؟ پس کو تخصص حرفه ای مهندسان ؟ رتبه علمی کشور چرا رکود کرد ؟ ساعات مفید کار در شرکت ها و دستگاهای دولتی چقدر است ؟ چقدر تفکر و اتاق فکر برای کارافرینی و پیشرفت و تبیین اقتصاد مقاومتی تشکیل شده ؟ همه ما درگیر این نامه بازی های اداری بوده ایم اگر سرمان شلوغ است و درگیر فعالیت علمی واقتصادی هستیم پس کو بازخورد اینها.
مشکل اینجاست که تلگرام مارا به احوال پرسی مجازی قانع کرده و میگوید همین بسه دیگه مزاحمشان نشویم اما ما در اسلام این را نداریم دین مبین به ما اجازه می دهد برای تفقد و دلجویی باید صله رحم کرد حتی فامیلی که با تو قهر هست را اسلام می گوید ما برویم.

بی احترامی با بزرگترها!!!
این سر فصل که دیگر جای خود دارد در این روزهای شبکه های مجازی تا توانستند ادب را از ما گرفتند بدون دقت در سوالات جواب می گوییم و اینکه ساعت ها در شبکه بودن خسته مان نمی کند ولی یک دستور مادر یا نصیحت پدر فورا مارا پرخاشگر می کند. یا همین مترو که اول عرائض گفتم انقدر سرمان در گوشیست که نمی فهمیم فرد ناتوانی جلوی ما ایستاده و ما نشسته ایم و یا اینکه مثل اون بنده خدایی که می خواست ادرس بپرسد ولی به هرکه نگاه کرد سرش در گوشی بود تا اخرش هم بدون اطلاع در فلان ایستگاه پیدا شد.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۴ ، ۱۴:۳۳
مسعود مختاری
سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ب.ظ

آفت بدون سم

تغییر کاربری اراضی کشاورزی


در دوران سازندگی بود که تمام مسئولین ما افتخارشان این بود که توانستن فرهنگ ما را رو به مدرنیته شدن عوض کنند آن زمان گوشی تلفن همراه خریدن کلاس داشت همچنین مبل و ماشین مدل بالا و خلاصه لوکس شدن خیلی رو به پیشرفت بود این جریان لوکس پوشی و لوکس زندگی کردن تا آنجا پیشرفت که در تمام تلویزیون و سینما ذکر وخیرش بود یعنی به هر برنامه تلویزیونی پخش صداو سیما نگاه میکردیم مسائل مدرنیته شدن تبلیغ می شد و فیلم های سینمایی هم همینطور، دوربین فیلمبرداری کارگردانان از میدان ولیعصر پایین تر نیامد گویا تمام کشور را در شهر تهران و تمام  شهر تهران را از میدان ولیعصر تا میدان تجریش می دانستند.سکانس هایی که فیلم برداری می شد در خانه های ویلایی بالاشهر بود در خانه هایی چندصد متری که خیلی ها هنوز از نزدیک آنها را ندیده بودند و معمولا شخصیت های فیلم که غالبا جوان وکم سن وسال بودند دارای ماشین های خیلی لوکس و مالک زندگی مرفحی نشان داده می شدند که این در دل هر بیننده ای غوغایی به پا می کرد .

هر روز قسمت هایی از این دست فیلم ها و برنامه ها در تلویزیون پخش می شد و مکمل آن هم بدون هیچ گونه نظارتی کالاهایی تبلیغ می شد و تجمل گرایی نوظهور را رواج می داد که حسابی زندگی در شهر را گل و بلبل نشان می داد که گویی مردم شهرغرق در این نعمات هستند و انگار روستاها زیر پونز هستند

همین روال پیشرفت و هیچ فیلتری برای این نبود که تهیه کنندگان بیایند با دوربین های خود به آنسوی کشور هم سفر کنند این شد که کم کم در روستاهای ما جنب و جوشی ایجاد شد ،حالا دیگر جوانی که تا دیروز افتخارش این بود که در کنار پدر کشاورزی و دامپروری می کند تا بتواند در چرخه ی خودکفایی کشور سهیم باشد کم کم حال وهوایش عوض شده و ارزش هایش تبدیل به ضد ارزش می شوند کم کم از زندگی  ای که پدرش با زحمات و دست های خشک و زبرش درست کرده متنفر می شود و نگاهی به خودش می کند وقتی حال وهوای شهرنشینی و هجرت به پایتخت ولو به هر قیمتی بر سر جوان روستایی افتاد نتیجه اش می شود این که الان در بسیاری از مسائل کشاورزی مجبور به وارد کردن غلات شده ایم . شهرها شلوغ شده اند و روستا نشینی تبدیل به بی کلاسی شده است و شغل هایی مثل دامداری و کشاورزی و چوپانی مورد استهزا قرار می گیرند.شغل هایی که بسیاری از پیامبران و اولیا از طریق آنها به مقامات معنوی رسیدند و نون حلال آن خیلی از علمای سلف رابه حوزه های علمیه کشاند که اکثر علمای  ما پدرانشان کشاورز بوده است، اما حالا دیگر جوان روستایی به فکر شهرنشینی افتاده و به بهانه های مختلف نمی تواند در زمین ابا واجدادیشان به کشاورزی مشغول شود این می شود که الان در همه ی روستاهای ما با آسیب فروش زمین های کشاورزی به پایتخت نشینان و تبدیل این اراضی به ویلاهای تابستانی توسط آنها هستیم که این آفتی است صدمرتبه از آفت موریانه و ملخ وموش بدتر است زیرا وقتی اراضی کشاورزی ما تبدیل به ویلا شد و کشاورز و دامپرور هم به فکر شهر رفتن افتادند نه سمی دارد و نه پادزهری...به طوری که الان فرد روستایی برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی خود باید کیلومترهایی را برود تا از شهر نان و سبزی و میوه خریداری کند .که به نظر حقیر شاید یکی از دلایل مخالفت حضرت امام روح الله خمینی رحمت الله علیه با تقسیمات اصلاحات ارضی شاه به این دلیل بود که کشاورز حق فروش یا تغییر کاربری زمین را نداشت و مجبور بود در آن کشت کند و در فصول دیگر سال در آن دام به چرا می رفت و در کنار زمین هم درختان میوه هم کشت می شد.

اما وقتی این درد بزرگتر می شود که نه تنها از تخریب و تغییرکاربری زمین های کشاورزی روستاها جلوگیری نشد و هیچ رسانه ای برای ترویج روستا نشینی کار نکرد وبرای نشان دادن عزت روستا نشینان حتی یک تله فیلم هم ساخته نشد، بلکه این آفت به منطقه شمال کشور رسیده است به طوری که طبق آمار ها هرساله چندین هکتار از اراضی شالیکاری شمال کشور مخصوصا شهرهای چالوس و محمود آباد تبدیل به ویلاهای آخر هفته ی مفرحین تهرانی شده است که طبق آمار هر متر مکعب از این زمین ها میتوان غذای ده نفر را از آن برداشت کردو اینجای داستان جالب می شود که برنج کاران زحمت کش به هوای شهر نشینی زمین های خود را به مبلغ ناچیزی به تهرانی ها می فروشند و بعد از مدتی که می بینند نمی توانند به جای سبزه های با طراوت شمال در آلودگی تهران زندگی کنند به زمین های خود در شمال بر می گردند اما با این فرق که اینبار بجای صاحب مِلک بودن ،سرایدار ویلاهایی می شوند که روزی از زمین های آنجا ارتزاق می کردند.

و اما اگر مسئولین ما به فکر این آفت تغییر کاربری روستاها نباشند در آینده باید شاهد این باشیم که در کنار کامیون های وارد کننده گندم به کشور کامیون های برنج وچای و پرتقال و زیتون ...هم وارد کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۶
مسعود مختاری