یادداشت های شخصی یک طلبه ی دانشجو

حجت الاسلام مسعود مختاری خمینی

یادداشت های شخصی یک طلبه ی دانشجو

حجت الاسلام مسعود مختاری خمینی

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ب.ظ

آفت بدون سم

تغییر کاربری اراضی کشاورزی


در دوران سازندگی بود که تمام مسئولین ما افتخارشان این بود که توانستن فرهنگ ما را رو به مدرنیته شدن عوض کنند آن زمان گوشی تلفن همراه خریدن کلاس داشت همچنین مبل و ماشین مدل بالا و خلاصه لوکس شدن خیلی رو به پیشرفت بود این جریان لوکس پوشی و لوکس زندگی کردن تا آنجا پیشرفت که در تمام تلویزیون و سینما ذکر وخیرش بود یعنی به هر برنامه تلویزیونی پخش صداو سیما نگاه میکردیم مسائل مدرنیته شدن تبلیغ می شد و فیلم های سینمایی هم همینطور، دوربین فیلمبرداری کارگردانان از میدان ولیعصر پایین تر نیامد گویا تمام کشور را در شهر تهران و تمام  شهر تهران را از میدان ولیعصر تا میدان تجریش می دانستند.سکانس هایی که فیلم برداری می شد در خانه های ویلایی بالاشهر بود در خانه هایی چندصد متری که خیلی ها هنوز از نزدیک آنها را ندیده بودند و معمولا شخصیت های فیلم که غالبا جوان وکم سن وسال بودند دارای ماشین های خیلی لوکس و مالک زندگی مرفحی نشان داده می شدند که این در دل هر بیننده ای غوغایی به پا می کرد .

هر روز قسمت هایی از این دست فیلم ها و برنامه ها در تلویزیون پخش می شد و مکمل آن هم بدون هیچ گونه نظارتی کالاهایی تبلیغ می شد و تجمل گرایی نوظهور را رواج می داد که حسابی زندگی در شهر را گل و بلبل نشان می داد که گویی مردم شهرغرق در این نعمات هستند و انگار روستاها زیر پونز هستند

همین روال پیشرفت و هیچ فیلتری برای این نبود که تهیه کنندگان بیایند با دوربین های خود به آنسوی کشور هم سفر کنند این شد که کم کم در روستاهای ما جنب و جوشی ایجاد شد ،حالا دیگر جوانی که تا دیروز افتخارش این بود که در کنار پدر کشاورزی و دامپروری می کند تا بتواند در چرخه ی خودکفایی کشور سهیم باشد کم کم حال وهوایش عوض شده و ارزش هایش تبدیل به ضد ارزش می شوند کم کم از زندگی  ای که پدرش با زحمات و دست های خشک و زبرش درست کرده متنفر می شود و نگاهی به خودش می کند وقتی حال وهوای شهرنشینی و هجرت به پایتخت ولو به هر قیمتی بر سر جوان روستایی افتاد نتیجه اش می شود این که الان در بسیاری از مسائل کشاورزی مجبور به وارد کردن غلات شده ایم . شهرها شلوغ شده اند و روستا نشینی تبدیل به بی کلاسی شده است و شغل هایی مثل دامداری و کشاورزی و چوپانی مورد استهزا قرار می گیرند.شغل هایی که بسیاری از پیامبران و اولیا از طریق آنها به مقامات معنوی رسیدند و نون حلال آن خیلی از علمای سلف رابه حوزه های علمیه کشاند که اکثر علمای  ما پدرانشان کشاورز بوده است، اما حالا دیگر جوان روستایی به فکر شهرنشینی افتاده و به بهانه های مختلف نمی تواند در زمین ابا واجدادیشان به کشاورزی مشغول شود این می شود که الان در همه ی روستاهای ما با آسیب فروش زمین های کشاورزی به پایتخت نشینان و تبدیل این اراضی به ویلاهای تابستانی توسط آنها هستیم که این آفتی است صدمرتبه از آفت موریانه و ملخ وموش بدتر است زیرا وقتی اراضی کشاورزی ما تبدیل به ویلا شد و کشاورز و دامپرور هم به فکر شهر رفتن افتادند نه سمی دارد و نه پادزهری...به طوری که الان فرد روستایی برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی خود باید کیلومترهایی را برود تا از شهر نان و سبزی و میوه خریداری کند .که به نظر حقیر شاید یکی از دلایل مخالفت حضرت امام روح الله خمینی رحمت الله علیه با تقسیمات اصلاحات ارضی شاه به این دلیل بود که کشاورز حق فروش یا تغییر کاربری زمین را نداشت و مجبور بود در آن کشت کند و در فصول دیگر سال در آن دام به چرا می رفت و در کنار زمین هم درختان میوه هم کشت می شد.

اما وقتی این درد بزرگتر می شود که نه تنها از تخریب و تغییرکاربری زمین های کشاورزی روستاها جلوگیری نشد و هیچ رسانه ای برای ترویج روستا نشینی کار نکرد وبرای نشان دادن عزت روستا نشینان حتی یک تله فیلم هم ساخته نشد، بلکه این آفت به منطقه شمال کشور رسیده است به طوری که طبق آمار ها هرساله چندین هکتار از اراضی شالیکاری شمال کشور مخصوصا شهرهای چالوس و محمود آباد تبدیل به ویلاهای آخر هفته ی مفرحین تهرانی شده است که طبق آمار هر متر مکعب از این زمین ها میتوان غذای ده نفر را از آن برداشت کردو اینجای داستان جالب می شود که برنج کاران زحمت کش به هوای شهر نشینی زمین های خود را به مبلغ ناچیزی به تهرانی ها می فروشند و بعد از مدتی که می بینند نمی توانند به جای سبزه های با طراوت شمال در آلودگی تهران زندگی کنند به زمین های خود در شمال بر می گردند اما با این فرق که اینبار بجای صاحب مِلک بودن ،سرایدار ویلاهایی می شوند که روزی از زمین های آنجا ارتزاق می کردند.

و اما اگر مسئولین ما به فکر این آفت تغییر کاربری روستاها نباشند در آینده باید شاهد این باشیم که در کنار کامیون های وارد کننده گندم به کشور کامیون های برنج وچای و پرتقال و زیتون ...هم وارد کنیم.

نظرات (۱)

۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۹ حسن عبدالصمد
خدا قوت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی